×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

تنها بهانه زنده ماندنم

عاشقتم عزیزم

مهتاب عشق

مهتاب عشق

    

  

مهتاب عشق

  

به تو رسیدم در میان مهتاب ، مهتابی که در دریای دلم نقش بسته بود 

نگاهم میگذرد در میان امواج نورت ، میرسد به سرزمین چشمانت  

و به تو میدهد شور عشق را

عشقی که در دلم، صدای بی صدای برق چشمانت را میشنود

از راهی سبز میگذریم ، پلی نیست در میان راه ،

دستهای هم را میگیرم و با بالهای محبت پرواز میکنیم

پرواز به اوج همانجایی که باید رفت ، و نشست و از بالا دید دنیا را

تا بگویم به تو، آنچه را که میبینی خود تویی!

چشمانم مثل ستاره ایست خسته ،

دلم انگار عمریست که به پای ساحل سبز دلت به انتظار نشسته

میشنوی ؟ این صدای درد دلهای ماه و خورشید است ،

در کنار هم نیستند اما دل ماه در دل خورشید شب راه دارد!

دیگر به سکوت آن روز تاریک نمی اندیشم ،

بیشتر چشم به آن رودی که در کوه دلت سرازیر است دوخته ام

و میبینم چه زیباست عمق وجود تو!

میگذریم و میگذریم تا برسیم از آنچه که گذشته ایم !

میرسیم و میدویم به سوی آنچه باید برسیم

مینشینیم در زیر تک درختی و همانجا که نشسته ایم همدیگر را در میان هم میفشاریم !

آنقدر همدیگر را میفشاریم تا هیچ چیز از من و تو به جا نماند، جز عشق !

عشقی که اینک به رنگ مهتاب است و به پای سکوت شبها نشسته ،  

آری عشقمان پایانی ندارد! 

یکشنبه 12 تیر 1390 - 1:43:47 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

10255 بازدید

7 بازدید امروز

1 بازدید دیروز

10 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements